به گزارش خبرگزاري مهر، اخيراً اخباري مبني بر احتمال برخورد نظامي آمريكا با ايران در برخي از رسانه هاي غربي به چشم ديده مي شود و اين مساله گرچه برخي آن را تبليغات و جنجالي رسانه اي مي دانند اما برخي ديگر بر احتمال چنين درگيري تاكيد دارند.
درهمين رابطه چندي پيش در ميزگردي درباره احتمال حمله به تاسيسات هسته اي ايران كه در آلمان برگزار شد و دكتر "علي اصغرسلطانيه" سفير جمهوري اسلامي ايران در آژانس بين المللي انرژي اتمي نيزدرآن شركت كرده بود "سم گاردينر" متخصص استراتژي نظامي از دانشكده ملي جنگ ارتش آمريكا گفت : آمريكا براي حمله به تاسيسات هسته اي ايران تحت فشار فزاينده اي قرار دارد و به زودي تصميمي را در اين مورد اتخاذ خواهد كرد.
گاردينر بدون اشاره به اينكه آمريكا از سوي چه گروهي تحت فشار قرار دارد ، اظهار داشت : من فكر مي كنم كه ممكن است طي 6 الي 9 ماه آينده قبل از انتخابات (ميان دوره اي كنگره ) نوامبر آمريكا چنين تصميمي را اتخاذ كند.
وي همچنين تاكيد نمود كه حمله براي تخريب تاسيسات هسته اي ايران كمتر از يك هفته طول خواهد كشيد و از نيروهايي كه در حال حاضر در عراق هستند استفاده نخواهد شد و اين عملياتي است كه بيش از 5 روز بطول نخواهد انجاميد.
در همين رابطه چند روزپيش نيز روزنامه واشنگتن پست و ساندي تلگراف با انتشار گزارشهاي مشابهي براين مساله دامن زدند.
در همين رابطه سيرينيسوني اخيراً مقاله اي را در مجله "سياست خارجي"(Foreign policy) به چاپ رسانه و در آن به اين نكته اشاره كرده است.
سيرينسيوني در مقاله اش تحت عنوان "دو بار حماقت" مي نويسد: " براي ماهها من به مصاحبه كنندگانم مي گفتم هيچ مقام ارشد نظامي و يا سياسي به جد حمله به ايران را مورد بررسي قرار نمي دهد. در چند هفته گذشته من ديدگاه خود را تغيير دادم و بطور كلي اين تغيير از سوي همكارانم بر من حادث شد كه روابط نزديكي با پنتاگون داشتند ومرا متقاعد كردند كه برخي از مقامات ارشد اخيراً ديدگاه خود را تغيير داده اند و آنها مي خواهند به ايران ضربه بزنند".
گرچه وي نامي ازاين افراد نبرده است اما تقريباً همگان حتم دارند كه منظور وي معماران جنگ عراق و نئومحافظه كاران طرفداراسرائيل هستند كه بطور گسترده اي مسئول تهاجم آمريكا به عراق تلقي شدند.
درهمين رابطه خبرگزاري "مهر" براي تبيين بيشتر ديدگاهاي وي و اينكه او درمقاله اش به چه كساني اشاره مي كند گفتگويي را با اين كارشناس بنياد مطالعاتي كارنگي صورت داده است.
سيرينسيوني در پاسخ به اين سؤال "مهر" كه چه مهره هايي در دولت بوش او را براي حمله به ايران تحت فشار قرار مي دهند گفت : در مركز مقاماتي كه خواهان درگيري آمريكا با ايران هستند "ديك چني" معاون رئيس جمهور آمريكا قرار دارد.
به عقيده سيرينسيوني بسياري از محافل نزديك به قدرت هنوز بر اين باورند كه چني نفوذ اصلي و مهمي را در سياست خارجي آمريكا دارد و بسياري نيز بر اين باورند كه معاون رئيس جمهور طرفدار اصلي حمله به ايران است.
به گزارش مهر، گرچه پس از انتخاب دور دوم بوش و خروج دو يهودي معروف به نامهاي "پل ولفوويتز" معاون وزير دفاع و يكي ازاصلي ترين نومحافظه كاران به همراه "داگلاس فيث" از مشاوران "دونالد رامسفلد" وزير دفاع از اين وزارتخانه ( از اين دو به عنوان معماران جنگ عراق ياد مي شد ) و همچنين خروج"جان بولتون" ديگر يهودي و صهيونيست از دفتر وزارت خارجه در واشنگتن و رحل اقامت وي در دفتر سازمان ملل برخي تحليلگران براين عقيده بودند كه بوش در تلاش است تا با دور كردن آنها از كانون اصلي قدرت در واشنگتن ، در تصميم گيريها اصلاحاتي صورت دهد. اما با باقي ماندن طيف عظيمي از اين گروه در رده هاي پايين تر قدرت و همچنين در سطح مشاورين، همچنان واشنگتن و سياست خارجي آمريكا متاثر از عملكرد مخرب آنها مي باشد.
سيرينسيوني همچنين با اشاره به اين نفوذ مي گويد: مشاورين چني از جمله چند نومحافظه كار براي مدتي طولاني بر اين باور بودند كه براي تغيير شكل درخاورميانه بايد چند حكومت در اين منطقهرا سرنگون كرد و لذا آنها تلاش هايشان را بر عراق، ايران و سوريه متمركز كرده اند.
اين تحليلگر آمريكايي با اشاره به نوشته هاي چند تن از اين محافظه كاران همچون"مكس بوت"، "چارلز كروتهامر"، و "ويليام كريستول" كه همگي از مشاوران دولت بوش در مؤسسه " امريكن اينترپرايز" هستند اضافه مي كند : تمام نئومحافظه كاران در نوشته هاي اخير خود در خارج از دولت ، خواستار حمله نظامي به ايران هستند و بسياري از آنها طرفدار حمله هوايي -نه تهاجم تمام عيار- به تاسيسات هسته اي ايران هستند.
وي همچنين مي گويد: نئومحافظه كاران عليرغم سياست هاي شكست خورده خود همچنان در صدد حفظ نفوذ خود در اين دولت هستند.
اين كارشناس مؤسسه صلح كارنگي بدون اينكه به ابزارهاي دراختيار مردم و روشنفكران آمريكا براي تاثير گذاري و يا مقابله با سياستهاي تجاوزكارانه كاخ سفيد اشاره كند ، به "مهر" مي گويد : افكار عمومي آمريكا به دستوركار سياسي و ايدئولوژيكي گروهي كوچك اجازه نخواهد داد تا تصميمي درباره امنيت ملي آمريكا اتخاذ كنند كه بارديگرمي تواند ويراني بزرگي را دريك منطقه بحراني درجهان به همراه داشته باشد. آنها تحمل بحران امنيتي جديد را ندارند.
نظر شما